تنهایی

تنهایی

این وبلاگ برای آدم های دل تنگه.......
تنهایی

تنهایی

این وبلاگ برای آدم های دل تنگه.......

خدا...

دخترکی بود کوچک و یتیم با لباسانی فرسوده . در جوار مغازه ای نشسته بود . گذشت زمان طاقتش را در هم شکنید و وی را بر زمین انداخت . دخترک هم همچون بالشتی زمین را در اغوش گرفت ولی درد گرسنگی وی حتی اجازه ی اندک خوابی را به دخترک نداد . دل دخترک شکست و بر خود پیچید و مدام یا خدا یاخدا میگفت . ناگهان دستی لطیف او را در بلند کرد و در آغوشش گرفت و برایش غذایی خرید و پیراهن خود را رویش انداخت و رفت . دخترک سراسیمه به جلویش رفت و گفت خانم شما کی هستید؟
گفت من بنده ی خدایم.
گفت می دانستم که نسبتی با خدا داری.

نظرات 3 + ارسال نظر
ReTiReD شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:11 ب.ظ http://candles-burned.blogfa.com/

توی زندگیـم تجدید شدم!
نه بخاطر درس نخـوندن!
بخـاطر دوست ناباب!
نه، ببخشید!
بخاطر باورهایم که..!
به باد رفتند..!
یک به یک..!
وقتی غرورم پر پرواز گشود...

nafas13721392.blogfa.com شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 07:55 ب.ظ

امیدوارم توی زندگیت جز اون دسته از افرادی باشی که :


اگه یکی چشماتو گرفت


فقط یه نفر تو ذهنت بیاد


نه چند نفر...

[ بدون نام ] شنبه 10 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 02:24 ب.ظ http://histoire

چقدر سریع برای پستتون کانت میاد؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد